loading...
tanha
tanha بازدید : 3 پنجشنبه 1392/03/09 نظرات (0)
وقتى خداوند آدم و حوا را خلق كرد بهشون گفت: دو هديه بيشتر برام نمونده*اولى هنر جيش كردن ايستاده است* آدم نذاشت حرف خداوند تموم بشه و فرياد زد: براى من. براى من. خواهش ميكنم خدا اين هديه رو بده به من،زندگى منو خيلى راحت ميكنى,خواهش ميكنم,خواهش ميكنم بده به من!! حوا سرش رو تكان داد به معناى رضايت و گفت براى من مهم نيست به اين صورت خداوند اين هديه رو داد به آدم, آدم خوشحال شد وشروع كرد به دويدن در باغ و جيش كردن كنار هر درخت و درختچه...رفت كنار ساحل و شروع كرد به نقاشى كردن با ادرارش بر روى ماسه. خداوند و حوا خيره به آدم نگاه ميكردند كه از شادى درپوستش نميگنجيد. حوا از خداوند پرسيد: پروردگارا دومين هديه چيست؟؟ خداوند فرمود عقل دخترم!! عقل!! اون مال تو است!!!!!
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سلام. ممنون كه سر زديد اميدوارم از وبم خوشتون بياد * راستى نظر يادتون نره ممنون * راستى دنياى من (( Z ))
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 11
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 5
  • آی پی دیروز : 12
  • بازدید امروز : 7
  • باردید دیروز : 8
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 15
  • بازدید ماه : 15
  • بازدید سال : 19
  • بازدید کلی : 415
  • کدهای اختصاصی

    كد موسيقي براي وبلاگ

    LOVE

    I LOVE YOU

    I LOVE YOU

    I LOVE YOU

    I LOVE YOU

    I LOVE YOU

    I LOVE YOU

    I LOVE YOU

    I LOVE YOU

    I LOVE YOU

    I LOVE YOU